تحصیلات تکمیلی، مقطع مهمی در دوره دانشگاهی است، با اینحال بعضی از پژوهشها بر وجود کاستیها و مشکلات جدی در فرایند نگارش پایاننامه، دلالت دارند. در همین راستا، با وامگیری از پارادایم تفسیری تلاش شد تا تجربیات زیسته دانشجویان دختر از فرایند نگارش پایاننامه فهم و روایت شود. با توجه به اهداف و سؤالهای پژوهش، از پدیدارشناسی تفسیری بهدلیل حساسیت بیشتر به بستر شکلگیری تجارب و مشخص بودن نسبی مراحل تحلیل استفاده شد. مطلعین کلیدی حاضر در این پژوهش هشت نفر از دانشجویان حوزههای علوم اجتماعی کاربردی (رشتههای اقتصاد، مدیریت و حسابداری) بودند که اخیراً از پایاننامه خود دفاع کرده بودند. پیشانگارههای مثبت و منفی از نگارش پایاننامه، تلقی از خود و قابلیتهای علمی و عملی، تجربه احساسی، دوگانه راهنمایی، سرخوردگی، کنارهگیری و اتکا به دیگری، پایاننامه بهمثابه فرصت یادگیری، گذار و تغییر انگارههای ذهنی اولیه و نهایتاً کسب استقلال از جمله مضامینی بودند که در بررسی تجارب دانشجویان از نگارش پایاننامه بهدست آمد. توجه جدی به امر راهنمایی و تعامل مثبت و سازنده بین دانشجویان و اساتید از یکطرف و لزوم اصلاح شیوههای سنتی راهنمایی و توجه بیشتر به نقش همتایان و اساتید مشاور و اصلاح سیاستهای دپارتمانی و نهادی از طرف دیگر، از پیشنهادهای پژوهش است.