متولیان آموزش عالی و دانشگاهی قبل از ورود به جریان سیاستگذاری و تصمیمسازی، بهدنبال اتخاذ مبنا و خاستگاهی برای سیاستگذاریهای آموزشی و پژوهشی خود هستند که از قدرت توجیهکنندگی و مشروعیت و سندیتبخشی بالایی برخوردار باشد و بهتبع آن سعی مینمایند تا نظام ارزیابی از عملکرد نظام آموزشی و بهعبارتی دیگر ارزیابی از کمیت و کیفیت تصمیمگیری و سیاستگذاری خود را با عنایت به اقتضائات و ملاحظات خاستگاه و مبنای پذیرفتهشده تدوین نمایند. همچنین تلاش میکنند تا وضعیت چشمانداز نظام آموزش عالی را متناظر با روح حاکم بر آن مبنا تعریف نمایند که در این مقاله ما از آن به مبناگرایی تاریخی یاد میکنیم. این مقاله از یکسو با بررسی مفاهیم و تحلیل گفتمان انتقادی، بهدنبال احصاء مبانی و اصول عملکرد مستخرج از مبناگرایی تاریخی و نگاه جغرافیایی به دانشگاه و مقایسه مبانی و اصول عملکرد دانشگاه در دو نگاه فوقالذکر است و از سوی دیگر با اتخاذ نگاه جغرافیایی به دانشگاه بهمثابه رویکرد مختار و مطلوب و با تبیین ویژگیهای نگاه به دانشگاه از منظر فلسفه مکان، به نقد سیاستگذاری در نظام دانشگاهی در ایران طی چهار دهه قبل که ناظر بر ملاحظات تاریخی و خطی بوده است، میپردازد.
سجادی, سیدمهدی. (1397). دانشگاه در آئینه تاریخ یا جغرافیا؛ تحلیل انتقادی گفتمان سیاستگذاری در نظام آموزش عالی ایران. فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ, 11(43), 7-31. doi: 10.22034/jsfc.2018.88847
MLA
سیدمهدی سجادی. "دانشگاه در آئینه تاریخ یا جغرافیا؛ تحلیل انتقادی گفتمان سیاستگذاری در نظام آموزش عالی ایران". فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ, 11, 43, 1397, 7-31. doi: 10.22034/jsfc.2018.88847
HARVARD
سجادی, سیدمهدی. (1397). 'دانشگاه در آئینه تاریخ یا جغرافیا؛ تحلیل انتقادی گفتمان سیاستگذاری در نظام آموزش عالی ایران', فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ, 11(43), pp. 7-31. doi: 10.22034/jsfc.2018.88847
VANCOUVER
سجادی, سیدمهدی. دانشگاه در آئینه تاریخ یا جغرافیا؛ تحلیل انتقادی گفتمان سیاستگذاری در نظام آموزش عالی ایران. فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ, 1397; 11(43): 7-31. doi: 10.22034/jsfc.2018.88847