تحول در برنامه درسی رشتههای علوم انسانی با رویکرد اسلامی و بومی، در سالهای اخیر از دغدغههای اصلی مدیران ارشد نظام و صاحبنظران و اساتید بوده است. انتقال نگرشها و ارزشهای لیبرالیستی و سکولاریستی، عدم انطباق با نیازهای کشور و بهروز نبودن محتوای برنامهها منشأ اصلی دغدغهها، نگرانیها و تأکید بر ضرورت تحول در برنامه درسی است. مقاله پیش رو در صدد است تا امکان اسلامی و بومیسازی برنامه درسی مصوب را از طریق بررسی وضع موجود آن و بر پایه دانش تربیتی موجود ارزیابی کند بدین منظور به بررسی سه پرسش میپردازد: 1. برنامه درسی مصوب رشته علوم تربیتی در مقطع کارشناسی و کتابهای تألیفی که در حال حاضر در دانشگاهها تدریس میشوند، چه نقاط قوت و ضعفی دارند؟ 2. با نظر به یافتههای سؤال قبل و همچنین دانش بومی و اسلامی تولیدشده در بیستسال گذشته (پس از تصویب برنامه)، اسلامیسازی و بومیسازی علوم تربیتی تا چه حد امکانپذیر است؟ 3. چه عواملی موجب کندی برنامه پیشبرد اسلامیسازی و بومیسازی برنامه درسی در سالهای پس از تصویب برنامه شده است؟ روش تحقیق در پاسخ به سؤال اول، توصیفی از نوع اسنادی است و در پاسخ به سؤال دوم و سوم، توصیفی ـ تحلیلی و توصیفی ـ انتقادی است. نتیجه بررسیها نشان میدهد که زمینه بازنگری در برنامه و کتابهای درسی تاحدودی فراهم شده است با این تفاوت که امکان بازنگری در عناوین درسی با ماهیت عمومی، تاریخی، فلسفی، نقلی ـ تفسیری بیشتر و در عناوین درسی با ماهیت تجربی، تجویزی و روششناختی کمتر فراهم شده است.