بررسیهای چندگانه در سطوح و جوانب مختلف مطالعات گونهشناسی دینداری داخلی نشان میدهد که این پژوهشها فاقد الگویی جامع و منطقی برای گونهشناسی دینداریاند. این فقدان الگو و چارچوب مطالعه از حیث منطق، فرایند و روش مطالعه، تحقیقات پیشین در این زمینه را دچار آشفتگیهای عدیده و نقایص جدی ساخته است. احراز این مدعا، مستلزم مرور و نقادی تحقیقات گونهشناسی دینداری بهمنظور دستیابی به الگویی برای مطالعات گونهشناسی دینداری آتی است. نتایج این تتبع و نقادی، در پژوهش حاضر نشان میدهد، نقایص مطالعات پیشین، ناظر بر: عدم تعریف دقیق مفاهیم، عدم اشاره به شیوه، موضوع و معیار گونهشناسی، تشریح نساختن مسیر مطالعه و نهایتاً فاقد منطق بودن این گونهشناسیها است. این پژوهش با ارائه «نقشه پیشینه» مطالعات گونهشناسی دینداری، راهکارهایی را جهت رفع این کاستیها پیشنهاد نموده و نهایتاً چارچوب پیشنهادی خود را برای مطالعات گونهشناسی دینداری ارائه مینماید.