1
استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب
2
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب
چکیده
یکی از مسائل مهم جوامع در طی دهههای اخیر توجه به توسعه در ابعاد مختلف و بهویژه توسعه اقتصادی بوده است. کشورهای مختلف بهمنظور دستیابی به این امر استراتژیهای متفاوت و بعضاً مشابهی را اتخاذ نموده ولی به نتایج کاملاً متفاوتی دست یافتهاند. در حالیکه نمیتوان نقش مهم سیاستهای اقتصادی و سیاسی و شرایط تاریخی بهعنوان عوامل کلان را نادیده گرفت، تمرکز اصلی این مقاله بر روی نقش عوامل فرهنگی (ارزشها در سطوح خرد) بر روی توسعه اقتصادی بهعنوان یک متغیر کلان است؛ عواملی که در تبیین توسعهیافتگیِ جوامع، کمتر به آن توجه شده است. بهمنظور آزمون این مدعا یک مطالعه تطبیقی با استفاده از دادههای ثانویه انجام شده و از چند پایگاه دادههای معتبر جهانی استفاده شده است. دوره زمانی دادههای این مطالعه از 1995 تا 2015 و شامل 109 کشور میشود. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که جوامعی با میزان بالایی از تأکید بر ارزش کار در خانوادهها از میزان بالاتری از نرخ توسعه اقتصادی طی سالهای 1995 تا 2010 برخوردار بودهاند. همچنین نتایج نشانگر وزن بالاتر متغیرهای فرهنگی و اجتماعی در تبیین توسعه اقتصادی نسبت به متغیرهای اقتصادی است. در عین حال رابطه میان متغیر تأکید بر ارزش کار در خانوادهها با توسعه اقتصادی، رابطهای خطی بوده است و قوت این رابطه از جامعهای به جامعه دیگر بر حسب تقسیمبندی جغرافیایی، متفاوت بوده است.