مطالعات فرافرهنگی هافستد بهعنوان یکی از پرکاربردترین نظریهها و مطالعات در زمینه فرهنگ ملی شناخته شده است و تاکنون مقالات و پژوهشهای متعددی براساس آن شکل گرفتهاند. اما اکثر پژوهشهایی که از نظریه هافستد استفاده میکنند، از ابعاد، نقصها، محدودیتها، زمینه و شرایط بهکارگیری خاص و انتقادات واردشده به این نظریه، شناخت کافی ندارند. در این مقاله ابتدا به مرور نظریه هافستد در مورد مطالعات فرافرهنگی پرداخته خواهد شد، سپس این نظریه با مطالعه گلاب که یکی از تحقیقات شناختهشده در حوزه فرهنگ ملی است مقایسه میگردد. نهایتاً با استفاده از ادبیات موجود، انتقادات وارد به نظریه هافستد مورد بحث قرار میگیرد. سپس این نظریه بهصورت ساختیافتهتر براساس معیارهای کلی، تفصیلی و مطلوبیت نظریه واکاوی میشود. مطابق نتایج تحقیق، انتقاداتی مانند عدم تعمیمپذیری، غفلت از ابعاد مختلف فرهنگی، نادیده گرفتن خردهفرهنگها و ... به این نظریه وارد است.