صنایع فرهنگی به خلق، تولید و تجاریسازی مضامین دارای ماهیت فرهنگی در قالب کالا یا خدمات اشتغال دارند و مواردی مانند نشر، سینما، اسباببازی و مد و لباس را در بر میگیرند. منظور از نظام نوآوری صنایع فرهنگی، شبکهای از نهادهای دولتی، خصوصی یا عمومی و روابط بین آنها است که برای خلق، تولید، توزیع و انتفاع از محصولات و خدمات فرهنگی تعامل میکنند. هدف این مقاله، آسیبشناسی نظام نوآوری صنایع فرهنگی کشور است و نویسندگان با بهکارگیری دو روش «نگاشت نهادی» و «تحلیل ذینفعان» بهعنوان ابزاری برای تحلیل نظام نوآوری به آسیبشناسی پنج شاخه منتخب صنایع فرهنگی (شامل نشر، اسباببازی، بازیهای رایانهای، مد و لباس و نوشتافزار) میپردازند. براساس نتایج حاصله، نظام نوآوری صنایع فرهنگی از لحاظ نهادی با چند آسیب مواجه است: عدم تعامل موثر حوزه و دانشگاه با بنگاههای فرهنگی در زمینه خلق مفاهیم اولیه مورد نیاز محصولات و خدمات فرهنگی؛ تعدد و تورم نهادی در حیطه ارزیابی و نظارت بر محصولات و خدمات فرهنگی داخلی؛ عدم نظارت مؤثر بر واردات محصولات فرهنگی؛ عدم کارکرد مؤثر نهاد دیپلماسی عمومی و فرهنگی در بازاریابی خارجی و صادرات محصولات فرهنگی؛ عدم ارتباط مؤثر بنگاههای صنایع فرهنگی با نهادهای حامی کارآفرینی و توسعه فنّاوری و اقتصاد دانشبنیان مانند مراکز رشد، پارکهای فنّاوری و صندوقهای توسعه فنّاوری؛ عدم وجود یا ضعف نهادهای مؤثر برای ارتباطات و شبکهسازی در درون نظام نوآوری مانند اتحادیهها و اصناف؛ عدم ارتباط اثربخش نهادهای مؤثر مانند سازمان صداوسیما، سازمان بسیج و وزارت آموزش و پرورش در آگاهیرسانی، تبلیغ و ترویج صنایع فرهنگی.