ارتباطات و همکاریهای علمی و فرهنگی حوزههای علمیه بهعنوان میراث ماندگار تشیع، با عالمان و مراکز علمی سایر مذاهب و ادیان جهان، پیشینه درخشان و پرفروغی در گذشته علمی کشور دارد. مراودات علمی و فکری درون دینی و میاندینی بین حوزههای علمیه عراق، ایران و لبنان و تراث گرانسنگ حاصل از این ارتباطات، گواه خوبی بر این مدعاست. اما هنگامی که چنین پیشینهای در کنار وضعیت حضور بینالمللی امروزِ مراکز دینپژوهی از یکسو و نیازها، مطالبات و سؤالات و شبهات مراکز علمی و فرهنگی خارج از کشور از سوی دیگر قرار گرفته و مقایسه شود، نقش کمرنگ و غیرمؤثر این مراکز در عرصه بینالملل نمایان میگردد و یک سؤال جدی به این مضمون پیشروی سیاستگذاران و مدیران نهادها و مراکز دینپژوهی قرار میگیرد که؛ «چگونه میتوان حضور و همکاری بینالمللی مراکز دینپژوهی کشور را پررنگ و مؤثرتر کرد؟» در این مقاله تلاش شده است با شناسایی و صورتبندی عوامل مؤثر بر همکاریهای علمی، مدل سیاستگذاری جامعالاطرافی پیشنهاد شود. این مدل، برای گسترش و غنیسازی دینپژوهی در عرصه بینالملل، مؤلفههایی مانند الگوی ارتباطی همکاری مشترک، ویژگیهای طرف همکاری، شرایط محیطی فضای همکاری و رویکردهای دینپژوهی را مورد توجه قرار داده و آنها را در قالب 17 مؤلفه خرد، بسط و شرح داده است. این مؤلفهها در نهایت بهعنوان ملاکهای راهنمای مسئلهشناسی و راهحلجویی جهت توسعه و بهبود همکاریهای مراکز دینپژوهی معرفی شده و برای عملیاتی ساختن این چارچوب مفهومی نیز، یک فرآیند مدیریتی پیشنهاد شده است.