1
استادیار دانشگده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
2
استادیار سازمان پژوهش و برنامهریزی وزارت آموزش و پرورش
چکیده
این پژوهش با هدف یافتن نسبت دانش و مهارت و جایگاه دانش در مهارتآموزی انجام گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که خلأ دانش در فرآیند مهارتآموزی و آموزشهای عملی احساس میشود. اگر چه که سوابق تاریخی، این دو حیطه را مستقل از یکدیگر نشان میدهد، اما تعریف عمیق مفاهیم، مؤید پیوند میان دانش و مهارت است و مبنای این پیوستگی ریشه عقلانی آنهاست که در فلسفه ارسطو تبیین شده است. در این فلسفه عقل نظری به امور کلی پرداخته و مبنای دانش جزئی یا عقل عملی قرار میگیرد و راهنمای آن بهسوی عمل میگردد. این دانش کلی بهعنوان مبنا، نقش بستر و زمینه مهارتآموزی را ایفا میکند و شامل فلسفه فنّاوری، نوع نگاه انسان به طبیعت و نحوه تعامل با آن و نسبت انسان با تولید است. بنابر نظر هایدگر، این فلسفه در دوره مدرن مبتنی بر تعرض بر طبیعت و نگاه ابزاری به فنّاوری است. دانش عملی (فن و هنر) در یونان، هماهنگی و تحقق قابلیتهای اشیاء بود؛ اما هایدگر آن را نوعی انکشاف حقیقت و بهحضور آوردن تولید میداند. پیامد ماهیت تعرضی فنّاوری امروز به طبیعت، تخریب محیط زیست و آسیب به تولید میباشد.