برنامه درسی و برنامه درسی آموزش عالی همانند سایر رشتههای علمی دارای فلسفهای است. به صور مختلفی میتوان فلسفه برنامه درسی آموزش عالی را مورد بررسی قرار داد. مثلاً میتوان به سؤالات متافیزیکی، معرفتشناختی و ارزششناختی رو کرد و پرسید که پاسخهای ارائه شده به پرسشِ ماهیت واقعیّت، چگونه و چه بخشی از برنامه درسی آموزش عالی را متأثر میسازد و اینکه واقعیت عینی است، ذهنی است یا عینی ذهنی است، چگونه موضوعات درسی و رشتههای علمی در آموزش عالی را شکل میبخشد؟ برای نمونه گفته میشود که دوگانه دانستن واقعیت، موجب شده است که بخشی از آموزش عالی نظری و محض تلقی شود و بخش دیگر آن عملی و کاربردی. سؤالات دیگری نظیر پرسش از بنیادها، اهداف، ماهیت روشها و ماهیت استادی و شاگردی... نیز قابل طرح است و گاه ممکن است کندوکاو در پاسخهایی باشد که فلاسفه در طول تاریخ فلسفه در مورد ماهیت برنامه درسی آموزش عالی پرسیدهاند و اینها مکتوب شده و در قالب یک شاخه دانش درآمدهاند. این مقاله که در دو بخش تنظیم شده، قصد دارد با روش دیالکتیک با خود و مفهومیابی از تجارب، برای بخش اول و روش مطالعه اسناد و مدارک برای بخش دوم، فلسفه برنامههای درسی آموزش عالی را مورد بررسی قرار دهد.
قائدی, یحیی. (1398). فلسفه برنامه درسی آموزش عالی: پیشنهاد چهارچوبی برای فلسفهورزی. فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ, 12(47), 33-52. doi: 10.22034/jsfc.2019.103781
MLA
یحیی قائدی. "فلسفه برنامه درسی آموزش عالی: پیشنهاد چهارچوبی برای فلسفهورزی". فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ, 12, 47, 1398, 33-52. doi: 10.22034/jsfc.2019.103781
HARVARD
قائدی, یحیی. (1398). 'فلسفه برنامه درسی آموزش عالی: پیشنهاد چهارچوبی برای فلسفهورزی', فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ, 12(47), pp. 33-52. doi: 10.22034/jsfc.2019.103781
VANCOUVER
قائدی, یحیی. فلسفه برنامه درسی آموزش عالی: پیشنهاد چهارچوبی برای فلسفهورزی. فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ, 1398; 12(47): 33-52. doi: 10.22034/jsfc.2019.103781