فمینیسم و دانش مدیریت: از ادعای همگرایی تا تعارض در عمل

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مدیریت سیستم‌ها دانشگاه تربیت مدرس

2 دانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق(ع)

چکیده

حضور و نفوذ فمینیسم در علوم انسانی و اجتماعی به‌طور چشمگیر و شتابانی در حال افزایش است. در این میان، رشته مدیریت نیز در هر دو عرصه عمل و نظر شاهد این حضور و نفوذ بوده است. این تأثیرگذاری در رشته مدیریت با انتقادات فراوانی مواجه شده است. در این پژوهش، تلاش شده تا فراتر از انتقادات فلسفی و انتقادات موردی، با رویکردی نوین به انتقاد عملیاتی تئوری‌ها و آموزه‌های فمینیسم در عرصه مدیریت پرداخته شود. در این راستا، پژوهشگران پس از تبیین منظر خود درباره انتقاد عملیاتی، با راهبرد پژوهش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی انتقادی به بررسی آثار مدیریتی فمینیستی پرداختند. پس از آن تلاش شد، تا این آثار در یک ساختار کلی تقسیم‌بندی گردد. ماحصل این تلاش، تقسیم‌بندی آثار فمینیستی مدیریتی در دو دسته اساسی مدیریت‌گرا و انتقادی است. سرانجام، با استفاده از این تقسیم‌بندی، تعارض نهفته در دل تئوری‌های مدیریتی فمینیست، به‌نمایش گذارده شد. باید افزود نوآوری این مقاله علاوه بر اقدام به «نقد عملیاتی» فمینیسم در مدیریت، همین تقسیم‌بندی ارائه‌شده است، که نتایج سودمندی در بخش نتیجه‌گیری داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که فمینیسم در مدیریت در دو عرصه اصلی دچار تعارض است: تعارض میان بهره‌وری و اصول فمینیستی و تعارض برابری جنسیتی. تبیین نتایج نشان می‌دهد این تعارض‌ها به قدری عمیق‌اند که با تغییر موضع در موضوع برابری یا تغییر جایگاه آموزه‌های فمینیستی، امکان از میان برداشتن آنها نیست. سرانجام پیشنهاد‌هایی به نظریه‌پردازان مدیریت، نظریه‌پردازان اندیشه فمینیسم، مدیران اجرایی و فعالان فمینیست ارائه شد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

فمینیسم و دانش مدیریت: از ادعای همگرایی تا تعارض در عمل

نویسندگان [English]

  • Mahdi Azizi 1
  • Meisam Latifi 2
1 Ph.D. Student of Systems Management, Tarbiat Modares University
2 Associate Professor, Faculty of Islamic Teachings and Management, Imam Sadiq (PBUH) University
چکیده [English]

حضور و نفوذ فمینیسم در علوم انسانی و اجتماعی به‌طور چشمگیر و شتابانی در حال افزایش است. در این میان، رشته مدیریت نیز در هر دو عرصه عمل و نظر شاهد این حضور و نفوذ بوده است. این تأثیرگذاری در رشته مدیریت با انتقادات فراوانی مواجه شده است. در این پژوهش، تلاش شده تا فراتر از انتقادات فلسفی و انتقادات موردی، با رویکردی نوین به انتقاد عملیاتی تئوری‌ها و آموزه‌های فمینیسم در عرصه مدیریت پرداخته شود. در این راستا، پژوهشگران پس از تبیین منظر خود درباره انتقاد عملیاتی، با راهبرد پژوهش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی انتقادی به بررسی آثار مدیریتی فمینیستی پرداختند. پس از آن تلاش شد، تا این آثار در یک ساختار کلی تقسیم‌بندی گردد. ماحصل این تلاش، تقسیم‌بندی آثار فمینیستی مدیریتی در دو دسته اساسی مدیریت‌گرا و انتقادی است. سرانجام، با استفاده از این تقسیم‌بندی، تعارض نهفته در دل تئوری‌های مدیریتی فمینیست، به‌نمایش گذارده شد. باید افزود نوآوری این مقاله علاوه بر اقدام به «نقد عملیاتی» فمینیسم در مدیریت، همین تقسیم‌بندی ارائه‌شده است، که نتایج سودمندی در بخش نتیجه‌گیری داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که فمینیسم در مدیریت در دو عرصه اصلی دچار تعارض است: تعارض میان بهره‌وری و اصول فمینیستی و تعارض برابری جنسیتی. تبیین نتایج نشان می‌دهد این تعارض‌ها به قدری عمیق‌اند که با تغییر موضع در موضوع برابری یا تغییر جایگاه آموزه‌های فمینیستی، امکان از میان برداشتن آنها نیست. سرانجام پیشنهاد‌هایی به نظریه‌پردازان مدیریت، نظریه‌پردازان اندیشه فمینیسم، مدیران اجرایی و فعالان فمینیست ارائه شد.

کلیدواژه‌ها [English]

  • فمینیسم
  • رویکرد انتقادی
  • مدیران زن
  • نظریه سازمان و مدیریت
  • نقد فمینیسم