3
دانشجوی دکتری جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران دانشگاه مازندران
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی حوزه مطالعاتی حافظه جمعی از جهت پارادایمیک بودن یا ناپارادایمیک بودن آن است. برای تحقق این هدف سعی شد ضمن معرفی حوزه مطالعاتی حافظه جمعی بهعنوان رویکردی جدید در علوم اجتماعی، ارزیابی نظامیافتهای نیز از نقاط ضعف و قوت رویکردهای نظری و عملی بهکار گرفته شده در آن، صورت پذیرد. در اینراستا از نظریه پارادایم ریتزر بهعنوان چارچوب بحث و بررسی استفاده شده است. بدینترتیب که با مرور ادبیات مطالعات حافظه جمعی در قالب چهار مؤلفه اصلی شکلدهنده پاردایم، یعنی مثالواره، تصور بنیادی از موضوع، تئوریها و روشها، افزون بر سنجش فرضیه ناپارادایمیک بودن این حوزه مطالعاتی که از جانب برخی از محققان آن مطرح گشته، صورتبندی جدیدی از تحولات نظری، استراتژیهای روششناختی و نیز چالشهایی که این حوزه در مسیر پیشرفت با آن مواجه است ارائه میشود. در پایان مقاله نیز تلاش شده متناسب با این چالشها، پیشنهادهایی برای مواجهه با آنها در جهت افزایش انسجام نظری حوزه مطالعاتی حافظه جمعی داده شود.