2024-03-29T06:01:32Z
http://www.jsfc.ir/?_action=export&rf=summon&issue=14379
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1399
13
49
سیاست و برنامه ریزی زبانی: رویکرد میان رشته ای مغفول در حوزه سیاستگذاری های کلان فرهنگی و آموزشی کشور
حسین
داوری
سیاست و برنامهریزی زبانی بهمثابه شاخهای از حوزه جامعهشناسی زبان در چند دهه اخیر و متأثر از تحولات مختلف در عرصه جهانی و نیز سطوح ملی با توجه فزاینده پژوهشگران و سیاستگذاران همراه بوده است. با وجود اهمیت انکارناپذیر این شاخه میانرشتهای که پیوندی عمیق با تحولات جهانی و ملی دارد، بررسی مقوله زبان در ایران بیانگر آن است که بهرغم کارآمدیِ بهرهگیری از این شاخه در حل شماری از مشکلات در حوزه زبان و نیز رفع چالشهای بالقوه پیشِرو، سیاست و برنامهریزی زبانی چه در عرصه پژوهش و چه در عرصه سیاستگذاریهای کلان فرهنگی و آموزشی مغفول مانده است. بنابراین در این مقاله ضمن معرفی این شاخه و مفاهیم آن، تصویری از زیستبوم زبانی جامعه ایران ارائه میگردد. سپس با هدف نشاندادن اهمیت توجه به این شاخه و بهرهگیری گام به گام از این رویکرد، جایگاه زبانهای محلی در قالب چارچوبی پیشنهادی، بررسی و تحلیل شده است؛ موضوعی که در سالهای اخیر علاوه بر دامنزدن به دغدغهها و برخی انتقادها، استعداد تبدیل به چالشی در آینده نهچندان دور را خواهد داشت. یافتههای حاصل از این تحلیل بیانگر ضرورت جدّی مواجهه علمی با آن از یکسو و از سویی دیگر کارآمدی بهرهگیری از آن در راستای رفع چالشها و تقویت بنیانهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران خواهد بود.
سیاست و برنامهریزی زبانی
زبانهای محلی
حقوق زبانی
نظام سیاسی
نظام آموزشی
2020
05
21
7
35
http://www.jsfc.ir/article_109866_27c771acfa1282ddd2d9d08497e3a5dd.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1399
13
49
واکاوی روشهای ارزیابی مطالعات ملی آیندهنگاری علم و فنّاوری
لیلا
نامداریان
آیندهنگاری یکی از مؤثرترین ابزارهای تدوین استراتژیها و سیاستهای بلندمدت با هدف توسعه پایدار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و نیازمند صرف وقت، منابع انسانی و مالی فراوان است. ارزیابی آیندهنگاری نیز جزء اساسی هر برنامه آیندهنگاری است چرا که یک چارچوب یا ساختار هدفمند برای کمک به بدنه دانش آیندهنگاری فراهم میکند. بدون این چارچوب هیچ راهی برای توصیف عینی فعالیتهای آیندهنگاری، یا ابزاری برای مقایسه، پایش و یادگیری از این فعالیتها وجود نخواهد داشت. بررسی پیشینه ارزیابی آیندهنگاری نشان میدهد، هیچ اجماع نظری میان پژوهشگران در مورد چارچوبهای ارزیابی آیندهنگاری وجود ندارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر توسعه چارچوبی جامع و روششناسانه برای ارزیابی آیندهنگاری ملی علم و فنّاوری بر مبنای تحلیل نظاممند تجربیات نظری و بهرهگیری از مطالعه اسنادی است. براساس نتایج بهدستآمده، وجود دو نگرش منطقی و سیستمی، جامعیت یک چارچوب ارزیابی آیندهنگاری را تضمین مینماید. چارچوب ارزیابی پیشنهادی بر پایه نگرش منطقی شامل معیارهایی نظیر کارایی، تناسب و اثربخشی و بر پایه نگرش سیستمی شامل معیارهایی نظیر افزونگی رفتاری و تأثیرگذاری سیاستی است. سپس، با استفاده از چارچوب مذکور، تعدادی از تجربیات ارزیابی آیندهنگاری کشورها، تحلیل و بررسی شد و این نتیجه به دست آمد که در اغلب آنها نگرش منطقی حاکم بوده و معیارها و سنجههای نگرش سیستمی در آنها کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
آیندهنگاری علم و فنّاوری
ارزیابی
نگرش خطی
نگرش سیستمی
2020
05
21
37
76
http://www.jsfc.ir/article_95947_925c891775ecf9f070d1b96108e02dad.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1399
13
49
انقلاب آکادمیک دوم و ظهور دانشگاه کارآفرین؛ خوانش واقعگرایانه ظرفیتها و محدویتهای الگوی دانشگاه کارآفرین بهمثابه موتور نوآوری
امیر
شهسواری
جمیله
علم الهدی
غلامرضا
ذاکرضالحی
اباصلت
خراسانی
در 40 سال اخیر دستهای از تحولات اقتصادی و فنّاوری در عرصه جهانی به همراه برخی رویدادهای سیاسی و امنیتی خاص، تلقی خاصی از مأموریت دانشگاه مبنی بر مشارکت مستقیم در نوآوری و توسعه اقتصادی ایجاد کرده است. در این راستا برخی از نظریات از جمله الگوی دانشگاه کارآفرین به دلیل تمرکز بر تجاریسازی دانش، کارآفرینی دانشگاهی و توسعه نوآوری منطقهای، توجهات گستردهتر دولتها و سیاستگذاران را به دنبال داشته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه شناختی دقیقتر از چیستی ایده دانشگاه کارآفرین، عوامل مؤثر در پیدایش آن و پیامدهای مترتب بر توسعه آن، زمینه را برای بررسی واقعگرایانه ظرفیتها و محدودیتهای این الگو فراهم میکند و از این طریق تلاش دارد سیاستگذاری عالمانه آموزش عالی را در مواجهه با الگوی دانشگاه کارآفرین تسهیل کند. برای اینمنظور مجموعه منتخبی از مقالات مرجع و مؤثر مرتبط با الگوی دانشگاه کارآفرین، طی چهار مرحله تحلیل مضمون شده است. نتایج این تحلیل نشان میدهد انقلاب آکادمیک دوم، مضمون فراگیری است که در الگوی مذکور، چیستی و مراحل توسعه آن به همراه پیشرانها و عوامل شکلگیری و نیز پیامدهای مترتب بر آن تبیین شده است. در پایان با قرار دادن این نتایج در بستر پیشینه پژوهشیِ گستردهترِ نقش دانشگاه در نوآوری، محدودیتهای اصلی این الگو شناسایی و بحث شده است. بر این مبنا دلالتهای نظریه دانشگاه کارآفرین درخصوص پیشرانهای تحول مأموریتی دانشگاه، بیشترین سازگاری را با شواهد و نتایج حاصل از دیگر پژوهشها دارد، اما سایر دلالتهای این نظریه، از جمله فراگیری انقلاب آکادمیک دوم و فازها و پیامدهای آن با محدودیتهای متعددی مواجه است. در مجموع، این بررسی بر زمینههای امکانی محدود و نیز مطلوبیت محدود الگوی دانشگاه کارآفرین دلالت دارد، بهگونهای که تعابیری مانند انقلاب آکادمیک دوم و نسل سوم دانشگاهها اغراقآمیز و خلاف واقع بهنظر میآید.
دانشگاه
نوآوری
مأموریت دانشگاه
دانشگاه کارآفرین
انقلاب آکادمیک دوم
2020
05
21
77
118
http://www.jsfc.ir/article_101241_337b67dc1f96d3faab613beab31468e1.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1399
13
49
ارائه چارچوبی برای پایش و ارزیابی نظام ملی علم، فنّاوری و نوآوری ایران
محمدصادق
خیاطیان
کیارش
فرتاش
پدرام
پورعسگری
بهکارگیری چارچوبهای ارزیابی مناسب، یکی از موارد مهمی است که باید در نظامهای علم، فنّاوری و نوآوری کشور در نظر گرفته شود. در ایران فعالیتهای محدود و پراکندهای توسط دستگاههای مختلف در راستای ارزیابی وضعیت علم، فنّاوری و نوآوری کشور انجام شده، اما تاکنون چارچوب پایش و ارزیابی متوازنی برای آن مستقر نشده که امکان سنجش تحقق اهداف بالادستی و آگاهی از وضعیت بهروز کشور در علم، فنّاوری و نوآوری را فراهم کند. در این تحقیق، با استفاده از روش تحلیل مضمون، دادههای موجود در اسناد بالادستی مرتبط و گزارشهای مورد استفاده در سطح جهان بین سالهای 1393 و 1394 شناسایی و تحلیل شده و با استفاده از آنها، یک چارچوب پیشنهادی ارائه گردیده است. در نهایت برای صحهگذاری و تأیید این چارچوب، از پنل خبرگان استفاده شده است. در نتیجه، چارچوبی جامع و متوازن از معیارها، زیرمعیارها و شاخصها برای پایش و ارزیابی علم، فنّاوری و نوآوری معرفی شده است. همچنین پیشنهادهایی جهت دستیابی به نتایج مطلوب در بهکارگیری این چارچوب، ارائه شده که از جمله مهمترین آنها تعهد به حمایت سازمانی از اجرا، تقسیم کار واقعبینانه بین نهادهای متولی و اختصاص منابع لازم برای جمعآوری و تحلیل دادهها است.
شاخصهای علم
فنّاوری و نوآوری
نظام ملی علم و فنّاوری
چارچوب پایش
ارزیابی علم
2020
05
21
119
154
http://www.jsfc.ir/article_109868_96e46719172f4426b3c573de76d9909c.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1399
13
49
تسهیم داراییهای فکری حاصل از همکاریهای تحقیقاتی مشترک: اقتضائات و چالشها
هادی
نیلفروشان
وحید
دشتی
محمدرضا
آراستی
مسئله تسهیم داراییهای فکری حاصل از همکاریهای تحقیقاتی در تضمین موفقیت و یا شکست این قبیل فعالیتهای تحقیقاتی اهمیت بسزایی دارد. علیرغم اهمیت این موضوع، به جهت پیچیدگی و ورود عوامل مختلف در طراحی چارچوبهای مناسب برای تسهیم، تاکنون این چارچوبها استخراج نشده است. در این مقاله، تلاش میشود بدون پیشنهاد مدل قراردادی خاصی، صرفاً عوامل مؤثر بر دستیابی به یک توافق در این خصوص، استخراج گردد. برای استخراج این عوامل مجموعه مطالعات پیشین در این زمینه مرور شده و نتایج چند پروژه همکاری تحقیقاتی که در صنعت نفت و گاز ایران جریان داشته، اعتبارسنجی شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهند به طور کلی این نُه عامل بر تسهیل فرآیند مذکور مؤثرند: هویت ذینفعان، سطح رقابت و میزان همکاریهای تحقیقاتی قبلی در صنعت، محیط نهادی، همآفرینی/ تراکنشی بودن همکاری، ویژگیهای دانشِ هدف، ساختار شبکه، توانمندی نسبی اعضاء در زمینه فنّاوری هدف، موقعیت فنّاوری هدف در چرخه عمر و جایگاه حق اختراع در مدل کسبوکار صنعت. تلاش برای کاستن از پیچیدگی این فرآیند کسب توافق اهمیت دارد زیرا پیچیدگی بیش از حد، میتواند باعث انصراف ذینفعان از همکاری به دلیل بالا رفتن هزینههای تراکنش گردند.
حقوق مالکیت فکری/ صنعتی
شبکههای نوآوری
صنعت نفت و گاز
موردکاوی
همکاریهای تحقیقاتی
2020
05
21
155
187
http://www.jsfc.ir/article_109880_81a13beb0211c78081842432d6bab800.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1399
13
49
تدوین الگوی تأمین مالی نظام آموزش عالی ایران مبتنی بر نظریه دادهبنیاد
عباس
عباسپور
محمدمهدی
کرامتی تولایی
حمید
رحیمیان
اسفندیار
جهانگرد
بهمنظور تدوین الگوی تأمین مالی نظام آموزش عالی کشور این پژوهش با رویکرد کیفی اکتشافی و با روش دادهبنیاد (اشتراوس و کوربین) انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه صاحبنظران، پژوهشگران، سیاستگذاران، مدیران و مسئولین تأمین مالی حوزه آموزش عالی تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، در نهایت با 15 نفر از این افراد مصاحبه عمیق و نیمهساختارمند بهعمل آمد. یافتههای بهدست آمده نشان داد که الگوی مطلوب تأمین مالی، تنوع بخشی درونزای تأمین مالی در دانشگاهها است. در واقع باید از وضعیت فعلی که نظامی دوقطبی مبتنی بر اخذ شهریه و کمک مستقیم دولتی است به نظامی متوازن و چندمنبعی که بهصورت درونزا ایجاد شود، حرکت کرد. پاسخگویان، افزایش تعاملات و همکاریهای بینالمللی، شبکهسازی اطلاعات، تجهیزات، توانمندیها و تجربیات، انگیزش مالی و روانی و معنوی ذینفعان، تقویت ارتباط ذینفعان، تمهید قوانین و مقررات و آییننامههای موردنیاز و توانمندسازی سازمان دانشگاه و اعضای هیئت علمی را بهعنوان راهبردهایی برای نیل به الگوی مطلوب برشمردند. آنها اصولی مانند استقلال دانشگاهی، دسترسی عادلانه به آموزش عالی، خودجوشی و درونزایی، قابلیت اتکای روش تأمین مالی و کارایی و اثربخشی را در طراحی الگو حائز اهمیت برشمردند. سرانجام، این بررسی نشان داد که در کشور حرکتی بطیئ بهسمت تنوعبخشی آغاز گردیده و میتوان با تمرکز بر الگوی معرفیشده آن را تسریع نمود و از انحراف بازداشت.
تأمین مالی
نظام آموزش عالی
تنوعبخشی تأمین مالی
نظریه دادهبنیاد
2020
05
21
189
221
http://www.jsfc.ir/article_109878_9f0d38d7b83d82f58bc7274430fe648a.pdf
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
راهبرد فرهنگ
2008-3696
2008-3696
1399
13
49
واکاوی چشماندازها و رسالتهای آموزش عالی ایران در افق 1404؛ تحلیلی بر اولویتها و فرصتها
حمید
عبدی
سیدابراهیم
میرشاه جعفری
محمدرضا
نیلی
سعید
رجاییپور
دانشگاهها در شکل دادن به آینده جامعه جهانی در زمینه توسعه پایدار نقش مهمی دارند و این امر از طریق تولید دانش جدید میسر میشود. این نقش خطیر آموزش عالی، جوامع را به ترسیم چشماندازها و رسالتهایی برای این نهاد مهم سوق داده است. هدف از پژوهش حاضر، واکاوی چشماندازها و رسالتهای آموزش عالی ایران در افق 1404 به روش ترکیبی اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، منابع بالادستی، صاحبنظران حوزه آموزش عالی کشور و نیز اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1394-1395 بودهاند. ابزار جمعآوری دادهها، تحلیل محتوای کیفی منابع بالادستی، مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه بود. یافتههای پژوهش نشان داد که چشماندازها و رسالتهای آموزش عالی ایران را میتوان در سه مقوله آموزش، پژوهش و خدمات مورد بررسی و تحلیل قرار داد. اولویتبندی چشماندازها و رسالتها نیز نشان داد «دستیابی به عدالت آموزشی» بهعنوان اولویت نخست توسط صاحبنظران حوزه آموزش عالی و همچنین اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری مشخص شده است. علاوه بر این، مشاهده گردید که «نیازهای اجتماعی» بهعنوان مهمترین فرصت در زمینه تحقق چشماندازها و رسالتها از دیدگاه صاحبنظران مطرح میباشد.
آموزش عالی
چشمانداز آموزش عالی
رسالت آموزش عالی
فرصتهای آموزش عالی
2020
05
21
223
250
http://www.jsfc.ir/article_109871_7a3782a3fcd74403f5711e6a8deebd80.pdf