دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
9
33
2016
05
01
گونهشناسی ذهنیتهای خطمشیگذاران و مجریان درباره مدیریت مواجهه با بدحجابی در ایران؛ پژوهشی مبتنی بر روششناسی کیو
7
39
FA
سیدمجتبی
امامی
استادیار دانشگاه امام صادق علیهالسلام
smemami@gmail.com
مصباحالهدی
باقریکنی
استادیار دانشگاه امام صادق علیهالسلام
mesbab@yahoo.com
سجاد
لطفی
عضو مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام
s.lotfi66@gmail.com
حجاب بهمثابه کنشی اجتماعی، از سویی تحت تأثیر ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و از سوی دیگر، متأثر از کنشگران اجتماعی. در سالهای پس از انقلاب، بهدلیل آسیبپذیری درونی جامعه و تهدیدهای بیرونی، یکی از معضلات مهم کشور کمرنگ شدن تدریجی فرهنگ عفاف و حجاب بوده است. هر مسئله عمومی علل مختلفی دارد؛ بهنظر میرسد یکی از علل مهم در ایجاد، تداوم و همچنین عدم حلّ مسئله، میتواند خطمشی و عملکرد مسئولان آن جامعه باشد. در مسئله بدحجابی نیز در کنار علل مختلفی که وجود دارد یکی از ضعفهای اصلی در سطح خطمشیگذاران و مجریان و در مرحله تحقّق خطمشیهاست. با بررسیها مشخص شد که مهمترین عامل مشکلساز در این سطح، «اختلاف نظر خطمشیگذاران و مجریان عرصه مدیریت مواجهه با بدحجابی» است. هدف اصلی این پژوهش «شناخت و دستهبندی ذهنیتهای خطمشیگذاران و مجریان عرصه مدیریت مواجهه با بدحجابی در ایران» است. برای نیل به این هدف از «روششناسی کیو» استفاده شد؛ جامعه آماری شامل خطمشیگذاران و مجریان در عرصه مدیریت مواجهه با بدحجابی بود. به 26 نفر از این مسئولان مراجعه و در نهایت با «تحلیل عاملی»، پنج گونه ذهنیتی حاصل گردید که با عناوین «اجراگرایان»، «خطمشیگرایان»، «نگرشگرایان»، «عامّهگرایان» و «متحیّران» نامگذاری شدند.
ذهنیّت,بدحجابی,خطمشیگذاران,مدیران دولتی,روششناسی کیو
http://www.jsfc.ir/article_15191.html
http://www.jsfc.ir/article_15191_319a12962abd9e14dd02488ec9171bb8.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
9
33
2016
05
01
فهم زمینه و پیامدهای مصادره تجربه با رویکرد کیفی
41
65
FA
محمد
عباسزاده
0000-0003-4837-0329
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه تبریز
m.abbaszadeh2014@gmail.com
فرهاد
بیانی
دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه تبریز
bayani.farhad@tabrizu.ac.ir
مصادره تجربه فرایندی پیوسته و نامرئی است که بهبهانه تأمین امنیت هستیشناختی انسان و دور کردن او از اضطرابها و نگرانیها، انسان را از برخی تجارب و برخی تعاملات محروم میکند. اما محرومیت مذکور و در قرنطینه کردن تجارب، به بخش مهمی از ابعاد وجودی و اجتماعی انسان آسیب میزند و دست بر قضا بر اضطراب او نیز میافزاید. هدف این مقاله بررسی معانی و تجارب زیسته کنشگران اجتماعی از تجارب مصادرهشده، شناسایی زمینههای ظهور و گسترش مصادره تجربه و فهم پیامدهای مصادره تجربه بر روی کنشگران اجتماعی است. روش پژوهش، کیفی از نوع نظریه مبنایی بوده که پس از مصاحبه عمیق با 12 نفر نمونه اشباع نظری حاصل شد. جهت انتخاب نمونه، از شیوه نمونهگیری نظری و از طریق استراتژی بیشترین تنوع استفاده شده است. محتوای مصاحبهها پس از پیادهسازی، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مورد تحلیل قرار گرفتند و واحدهای معنایی، مقولات اصلی و هسته مرکزی شناسایی شدند. یافتهها نشان میدهد «فراموشی آگاهانه» هسته مرکزی تجارب زیسته افراد از تجارب مصادرهشده است. همچنین «خودمحوری» دلیل اصلی رونق مصادره تجربه است و «تقویت خودمحوری» و «زوال عاطفه» و بهویژه «انسانزدایی» پیامد اصلی مصادره تجربه است. بهعنوان نتیجه کلی میتوان گفت مصادره تجربه با حذف برخی تجارب تعاملی و عاطفی سبب از دست رفتن آرامش کنشگران اجتماعی شده است.
مصادره تجربه,فراموشی آگاهانه,خودمحوری,دروننگری همدلانه,مدرنیته
http://www.jsfc.ir/article_15192.html
http://www.jsfc.ir/article_15192_5a8d496e607610372c1a0529ea1471ee.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
9
33
2016
05
01
تحلیل جامعهشناختی جهتگیری تبلیغ دینی نسبت به امر سلامت/ مورد مطالعه: مبلغان و مخاطبان سخنرانیهای مذهبی شهر قم
67
91
FA
فاطمه
جواهری
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی
javaherm@yahoo.com
سیدحسین
سراجزاده
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی
serajsh@yahoo.com
نیلوفر
اورعی
کارشناسی ارشد جامعهشناسی از دانشگاه خوارزمی
niloofar.oraei@gmail.com
تبلیغ دینی یکی از مؤثرترین ابزارها برای تقویت ارزشها و رفتارهای مرتبط با سلامت و کیفیت خوب زندگی است. هدف این مقاله، شناسایی نگرش مبلغان دینی و مخاطبان آنها نسبت به طرح موضوعات سلامتمحور در متن سخنرانیهای مذهبی است. به این منظور از دو روش کیفی و کمّی استفاده شده است. بخش کیفی از طریق مصاحبههای نیمهساخت یافته با 19 نفر از مبلغان شیعهمذهب ایرانی ساکن شهر قم انجام شده است. دادهها با استفاده از کدگذاری نظری و در قالب دو روش پدیدارشناسی و نظریهپردازی دادهنگر تحلیل شد. یافتههای این بخش نشان داد که همه مبلغان به بعد روانی سلامت توجه دارند. اما پرداختن به ابعاد جسمانی سلامت و امور زیستمحیطی را موضوعاتی خارج از مناسبتهای مذهبی، انتظارات مخاطبان و انتظارات نقش خود میدانند. همچنین به عوامل دیگری مانند فقدان تخصص کافی، عدم حمایت مالی و فکری نهادهای دولتی و عدم پذیرش مخاطبان اشاره شده است. در بخش دوم در چارچوب روش پیمایش 116 نفر از مخاطبان نسبتاً دائمی سخنرانیهای مذهبی در مساجد شهر قم مورد مصاحبه قرارگرفتند. یافتههای این قسمت نشان داد که 85 درصد از مخاطبان تبلیغ دینی معتقدند که مبلغین بیشتر به عنصر «روانی» سلامت میپردازند درحالیکه اگر مبلغان مذهبی به ابعاد دیگر سلامت هم بپردازند برای آنان جالب و اثرگذار خواهد بود. این یافته نشان میدهد که استنباط مبلغان دینی با نوع انتظارمخاطبانشان تطابق ندارد.
سلامت,تبلیغ دینی,کارگزاران فرهنگی,رسانههای سنتی
http://www.jsfc.ir/article_15193.html
http://www.jsfc.ir/article_15193_9c8dfcb802432a50e8d8d1e6ca35a313.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
9
33
2016
05
01
مبانی الگوی اجتماعی سنجش دینداری در ایران
93
116
FA
نعمتاله
کرمالهی
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
n.karamollahi@gmail.com
قاسم
جوکار
کارشناسارشد جامعهشناسی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
ghasem.jokar57@gmail.com
بررسی اجمالی پژوهشهای پیمایشیِ سنجش وضعیت دینداری از دهه هفتاد تاکنون در ایران، نشانگر چرخش دینپژوهان ایرانی از کاربست الگوهای غربی مسیحی سنجش دینداری به الگوهای بومی اسلامی است. با وجود این، بهرغم معطوف بودن الگوهای بومی به سنجش تجربی دینداری در ایران، وجود تفاوت در این الگوها و نیز کاستیهای متعدد در اصول و مبانی آنها، ضرورت انجام پژوهشهای دقیق برای بیان اصول و مبانی الگوهای بومی را روشن میسازد. نوشتار حاضر با هدف تبیین مبانی الگوی اجتماعی سنجش دینداری در ایران تدوین شده است و نتایج آن میتواند بهعنوان پیشفرض و اصول موضوعه برای طراحی الگوهای بومی، بهویژه با رویکردی جامعهشناختی، مبنا قرار داده شود. بدینمنظور با تبیین هفت مسئله بنیادی (از جمله: امکان یا ضرورت سنجش دینداری؛ امکان طراحی الگوی عام سنجش دینداری با کاربرد خاص؛ نقش فرهنگ در طراحی الگوی سنجش و...)، پاسخ آنها بهعنوان اصول موضوعیِ طراحی الگوهای سنجش دینداری استخراج و ارائه شده است. از جمله: عدم امکان طراحی الگوی عام سنجش دینداری با کاربرد خاص؛ توجه به فرهنگ و آداب و رسوم جامعه ایرانی در ارائه الگوی سنجش و ضرورت کلامی بودن الگوی سنجش.
اخلاق,انسان متأله,دین,دینداری,الگوی سنجش دینداری
http://www.jsfc.ir/article_15194.html
http://www.jsfc.ir/article_15194_e481a10f2846b52f31336c188ef8c697.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
9
33
2016
05
01
تأثیر زیارت بر ابعاد مثبت و منفی احساس تنهایی دانشجویان
117
153
FA
فاطمه
قابضی
کارشناس ارشد روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی
f_ghabezi@live.com
شهلا
پاکدامن
استادیار دانشگاه شهید بهشتی
s-pakdaman@sbu.ac.ir
جلیل
فتحآبادی
استادیار دانشگاه شهید بهشتی
j_fathabadi@sbu.ac.ir
محمدرضا
حسنزاده توکلی
استادیار دانشگاه قرآن و حدیث
tavakoli114@yahoo.com
مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر زیارت بر ابعاد مثبت و منفی احساس تنهایی دانشجویان انجام گردید. به این منظور 389 دانشجو در دو گروه دانشجویان زائر (گروه آزمایش شامل60 مرد و 151 زن) و دانشجویان غیرزائر (گروه کنترل شامل 59 مرد و 119 زن) از سه دانشگاه شهر تهران، به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه احساس تنهایی ایرانی (ILQ)، پرسشنامه احساس تنهایی معنوی ـ مذهبی (S-RLQ) و مقیاس جهتگیری مذهبی بود. نتایج پژوهش به تفکیک هر یک از خردهمقیاسها و با توجه به نقش تعدیلکنندگی جهتگیری مذهبی و جنس، از طریق روش تحلیل کواریانس مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که زیارت (به طور خاص زیارت امام رضا(ع)) بهعنوان یک رفتار دینی، از طریق برقراری پیوندهای عاطفی و معنوی میان زائران و اولیاء الهی، در افرادی که جهتگیری مذهبی پایینتری داشتند، موجب کاهش ابعاد منفی احساس تنهایی گردید. بهعلاوه زیارت در سطوح بالای جهتگیری مذهبی، موجب افزایش بعد مثبت تنهایی در زنان و کاهش آن در مردان شد.
زیارت,احساس تنهایی,احساس تنهایی معنوی ـ مذهبی,ابعاد مثبت و منفی احساس تنهایی,جهتگیری مذهبی
http://www.jsfc.ir/article_15195.html
http://www.jsfc.ir/article_15195_0e971d188b7004b1610d2dc5805ba9f4.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
9
33
2016
05
01
تأثیر ادراک طرد ـ پذیرش و کنترل والدین بر هوش اخلاقی و تحمل پریشانی
155
169
FA
فاطمه
کلیشادی
کارشناسارشد روانشناسی عمومی دانشگاه اصفهان
fatemekelishadi@yahoo.com
فریبا
یزدخواستی
دانشیار گروه روانشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان
faribayazdkhasti@yahoo.com
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ادراک طرد ـ پذیرش و کنترل والدین بر هوش اخلاقی و تحمل پریشانی در ساکنین شهر اصفهان است. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی تعداد 195 نفر از بین زنان و مردان 20-30 ساله شهر اصفهان انتخاب شدند. پرسشنامههای ادراک طرد ـ پذیرش و کنترل والدین فرم بزرگسالان، هوش اخلاقی (MCI) و تحمل پریشانی (DTS) بر روی این گروه اجرا گردید. روش بهکار رفته در این پژوهش تحلیل مسیر است و از طرح پژوهشی توصیفی ـ همبستگی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که مسیر مستقیم بین ادراک طرد و پذیرش والدین با هوش اخلاقی، ادراک طرد پدر و ادراک کنترل مادر با تحمل پریشانی و نیز هوش اخلاقی با تحمل پریشانی معنادار است. از طرف دیگر ادراک طرد و پذیرش والدین از طریق هوش اخلاقی دارای اثرات غیرمستقیم بسیار پایین بر تحمل پریشانی است. نتایج، همچنین تأثیر ادراک طرد و ادراک پذیرش والدین بر هوش اخلاقی را نشان میدهد. تحمل پریشانی نیز تحت تأثیر ادراک طرد مادر و ادراک کنترل پدر و همچنین هوش اخلاقی قرار دارد.
ادراک طرد ـ پذیرش,کنترل والدین,هوش اخلاقی,تحمل پریشانی
http://www.jsfc.ir/article_15196.html
http://www.jsfc.ir/article_15196_03e585c31b9d40a44d7016bd081ca62b.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
9
33
2016
05
01
فراتحلیل پژوهشهای بعد از انقلاب اسلامی در موضوع آموزش زنان
171
199
FA
سهیلا
صادقی فسایی
دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
ssadeghi@ut.ac.ir
عاطفه
خادمی
دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی
پژوهشکده مطالعات فرهنگی ـ اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری
a.khademi@iscs.ac.ir
آموزش زنان بهعنوان سرفصل مهمی در وضعیت اجتماعی آنها از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون همواره در سطوح مختلف نخبگانی، سیاستگذاری، قانونگذاری و اجرایی مورد توجه بوده است. تمرکز و توجه به کم و کیف دانش تولیدشده در حوزه آموزش زنان از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، با هدف نمایانسازی روند طیشده در دهههای اخیر، موضوع مورد بررسی این پژوهش است. با استفاده از روش فراتحلیل، پژوهشهای انجامشده در این حوزه در بازه زمانی (1357-1394)، در قالب کتاب، پایاننامه، مقاله و طرحها وگزارشهای پژوهشی از طریق جستجو در پایگاههای علمی ـ تخصصی کتابخانه ملی، ایرانداک و نورمگز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که توجه به آموزش زنان با تمرکز بر آموزش عالی، اشتغال و مهارتافزایی، بیشترین میزان بررسی را در عرصه پژوهشی کشور به خود اختصاص داده و پیوند میان حوزه آموزش و اشتغال و تمرکز بر آموزش با هدف ایجاد اشتغال برای زنان نقطه برجستهای است که همسویی عرصه دانشی و اجرایی را آشکار میسازد.
فراتحلیل,انقلاب اسلامی,آموزش,پژوهش,زنان
http://www.jsfc.ir/article_15197.html
http://www.jsfc.ir/article_15197_1a3cee7c5c810d3e8d3e09bf3bdb0fdc.pdf