دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
13
50
2020
08
22
رقابت و نظم اجتماعی؛ نقد جامعهشناسی گسستهگرا بر مبنای یافتههای «انسانشناسی یاریگری»
7
38
FA
محمود
مهام
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
maham812002@yahoo.com
10.22034/jsfc.2020.119939
پرسش از نظم اجتماعی و چگونگی ماندگاری جوامع همواره در محور مباحث جامعهشناسی قرار داشته است. تأملات نظری، تجارب عینی و اتخاذ سیاستهای اجتماعی، پیوسته بر عمق درک چیستی و چگونگی نظم اجتماعی افزوده است. بر این اساس، پرسش اصلی در مقاله حاضر عبارت است از اینکه در پاسخگویی به مسئله نظم اجتماعی کدام یک از انواع کنش متقابل (گسسته یا پیوسته) غلبه داشته است؟<br />بازخوانی کلاسیکها از یک طرف و دقت در میزان قوت و گستره جریانهای بازگشت به تعاون، تعاونی و انجمنگرایی از طرف دیگر، ضمن آنکه نشان داد تلاشهای فراوانی در دوره مدرن برای پاسخگویی به نیازِ همبستگی اجتماعی و نظم اجتماعی پایدار و پویا انجام شده است، اما این واقعیت را نیز آشکار ساخت که همواره کنشِ متقابلِ گسسته بر کنشِ متقابلِ پیوسته (یاریگری) ترجیح داده شده و بلکه جایگزین آن گردیده است. از اینرو، میتوان گفت که پاسخها به پرسش نظم اجتماعی، علیرغم تنوعشان بر محور کنشِ متقابلِ گسسته استوار گردیدهاند. بهنظر میرسد تقدم تاریخی و اجتنابناپذیر تغییرشناسی بر شناخت نظم و ماهیت ایدئولوژیهای مؤثر در جامعهشناسی، سهم بهسزایی در پیدایی این وضعیت داشتهاند.
نظم اجتماعی,انسانشناسی یاریگری,کنشِ متقابلِ گسسته,کنشِ متقابلِ پیوسته,رقابت
http://www.jsfc.ir/article_119939.html
http://www.jsfc.ir/article_119939_ce95a1d9203307c81fc7790e44bd0b33.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
13
50
2020
08
22
گستره اجتماعی دین و قلمرو سکولاریسم در دانشگاه: مطالعه موردی دانشجویان ورودیهای 84-90 دانشگاه صنعتی شریف
39
83
FA
محمدحسین
بادامچی
فارغالتحصیل دکتری جامعهشناسی فرهنگی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
badamchi.mh@gmail.com
حمید
پارسانیا
دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران
h.parsania@ut.ac.ir
عبدالحسین
کلانتری
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران
abkalantari@ut.ac.ir
10.22034/jsfc.2020.119938
مقاله حاضر با عبور از رویکرد «سنجش دینداری» در جامعهشناسی دین تلاش میکند تا با اخذ مفهوم اصلی مورد مطالعه خود یعنی «گستره اجتماعی دین» از مفاهیم و مباحث «مطالعات سکولارشدن» و «کلام جدید»، ضعف مبنایی مطالعات سنجش دینداری را برای توضیح جایگاه دین در فرهنگ کنونی ایران جبران کند و با کاربست روش پیمایشی و با تدوین پرسشنامهای مستخرج از این چارچوب نظری و اجرای آن در میان جمعیت نمونه دانشگاه صنعتی شریف (ورودیهای 84-90) توصیفی از قرائت دینی و نگرش به دین در میان دانشجویان ارائه دهد. نتیجه کلی تحقیق حکایت از آن دارد که بهصورت میانگین 44 درصد دانشجویان گرایش به عدم مداخله دین در حوزه عمومی دارند (سکولاریسم) که در مقابل 27 درصدی قرار میگیرند که گستره اجتماعی حداکثری برای دین قائلاند و در میانه آنها 29 درصد دانشجویان قرار میگیرند که موضع مشخصی در دوگانه سکولاریست ـ بنیادگرا نیافتهاند. در نهایت با توجه به توصیفی بودن تحقیق و فقدان آمار پیشین جهت استنتاجهای روندپژوهانه، تحلیل کلی نشان میدهد که جمعیت 27 درصدی بنیادگرایان را باید از ثمرات درخشان انقلاب اسلامی در نسل جدید دهه هشتاد شمسی بهشمار آورد.
سکولاریسم,بنیادگرایی,قرائت حداکثری از دین,قرائت حداقلی از دین
http://www.jsfc.ir/article_119938.html
http://www.jsfc.ir/article_119938_23f544951eefea9032b89cddb8b506be.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
13
50
2020
08
22
فلسفه اجتماعی در قرآن
85
118
FA
سیدحسین
فخرزارع
استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
fakhrezare48@gmail.com
10.22034/jsfc.2020.119943
فلسفه اجتماعی، بینش هستیشناسانه و چیستیشناسانه و نظریهپردازیهای فلسفی درباره جوامع و چگونگی نظامبخشی به زندگی اجتماعی است؛ بهگونهای که فیلسوف اجتماعی، با پیریزی شالودههای حقیقی و تأملات فلسفی پیرامون جامعه و اجتماع، بهنوعی تعقل و فهم اجتماعی دقیق برسد. در این مقاله کوشش شده تا چشماندازی از یک فلسفه اجتماعی بازتولید شده از قرآن، که مسائلی از قبیل نوع ترکیب جامعه، بررسی و اصالت هویت جامعه، منشأ پدیداری آن و فلسفه تقسیمبندی جوامع را در بر میگیرد، بازنمایی شود. چرا که اینها از مباحث جدی در فلسفه اجتماعی است و تعیینکننده بسیاری از مباحث دیگر اجتماعی و تبیینکننده کل نظام هستی است؛ نظامی که در آن، همکنشیِ میان تمام ابعاد زندگی بهویژه ساحتهای فردی و ساختاری، در فرایندی غایتگرایانه وجود دارد و هسته اصلی آن را منطق توحیدی، معنویت، فطرت و عقلانیت وحیانی شکل میدهد.
جامعه,اجتماع,فلسفه اجتماعی,ترکیب جامعه,منشأ اجتماع
http://www.jsfc.ir/article_119943.html
http://www.jsfc.ir/article_119943_f8de7db59998fb28b15ca34657c8b3a8.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
13
50
2020
08
22
مناسبات «فرهنگ اسلامی» با «علوم انسانی» در تفکر آیتالله مرتضی مطهری
119
142
FA
مهدی
جمشیدی
مربی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
m.jamshidi.60@gmail.com
10.22034/jsfc.2020.119945
مقاله حاضر به این سوال میپردازد که در رهیافت نظریِ آیتالله استاد شهید مرتضی مطهری، میان فرهنگ و علوم انسانی چه نوع مناسباتی برقرار است؟ برای این منظور، ابتدا دو مفهوم اساسی فرهنگ و علوم انسانی براساس دیدگاههای مطهری تعریف شده و خصایص و مؤلفههای هر یک مشخص شدهاند. آنگاه نظریه مطهری درباره مناسبات فرهنگ و علوم انسانی تقریر شده که دربردارنده چهار بخش زیر است: بههمآمیختگیِ نسبیِ فرهنگ و علوم انسانی، فرهنگ اسلامی و علوم انسانی، حلّ معضله نسبیت در فرض مدخلیّت فرهنگ اسلامی در علوم انسانی و چگونگی تعامل مسلمانان با فرهنگ و علوم انسانیِ بیگانه. در نهایت این نتیجه به دست آمد که مدخلیّتِ قهری و حتمی فرهنگ در علوم انسانی، بهصورت «موجبه جزئیّه» است نه موجبه کلیّه؛ یعنی چنین نیست که همه قضایای علوم انسانی، متأثر از فرهنگِ محیط بر آن باشند، بلکه در این میان، قضایای «تجربی» و «عقلی» محض نیز وجود دارند که فرافرهنگیاند. از سوی دیگر برخلاف تصور شایع، همه گونههای فرهنگ، «نسبی» و «غیرواقعنما» نیستند، بلکه فرضِ وجود فرهنگِ «مطلق» و «عام» که گزارههایش «استدلالپذیر» باشد، موجّه است و «فرهنگ اسلامی» از این نوع است. در نهایت، با مدخلیّت و فعلیت یافتن فرهنگ اسلامی در علوم انسانی، «علوم انسانیِ اسلامی» شکل میگیرد.
فرهنگ اسلامی,علوم انسانیِ اسلامی,نظریه بههمآمیختگیِ نسبی,فطرت الهیِ انسان
http://www.jsfc.ir/article_119945.html
http://www.jsfc.ir/article_119945_4b0b50bfe1076857d451a5c5690fd78a.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
13
50
2020
08
22
از تاریخ فرهنگ تا تاریخ فرهنگی
143
170
FA
حسین
احمدی
استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
ahmadyfarsi@yahoo.com
10.22034/jsfc.2020.119940
تاریخ فرهنگ و تاریــخ فرهنگی دو رویکــرد در حوزه علوم اجتماعیاند که هر کدام از منظر خود به توصیف و تبیین فرهنگ در جامعه انســانی میپردازند. با توجه به گســتردگی و پیچیدگی معنایــیِ واژه فرهنگ و تغییر مفهومــی واژه تاریخ، قلمرو معرفتی تاریخ فرهنگ و تاریخ فرهنگی نیز دارای گستره و ژرفای غیرقابل تعین است. البته این دو رهیافت بــا وجود همگرایی معنایی، هم در حوزه معرفتی و هم در حیطه متدولوژی، دارای اختلاف و افتراقاند. تاریخ فرهنگ با محوریت نخبگان، تاریخ اندیشه را مورد تأمل قرار میدهد حال آنکه تاریخ فرهنگی به فرهنگ عامه توجه ویژه دارد و در کنار بررسی فرایندهای فرهنگی در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی، تجربههای زیستی انسانی را نیز مورد بررسی قرار میدهد. بهعلاوه در تاریخ فرهنگی بر خلاف تاریخ فرهنگ، تاریخ انسانی موضوع محور یا واقعه محور نیست بلکه معنا محور است. از لحاظ روششناختی نیز تاریخ فرهنگ بیشتر مبتنی بر روش کمّی و اثباتگرا است حال آنکه تاریخ فرهنگی از روش کیفی تبعیت میکند که بهدنبال فهم فرهنگی است. این نوشته به اجمال، وجوه همگرایی و واگرایی تاریخ فرهنگ و تاریخ فرهنگی را مورد تأمل قرار میدهد و به این ابهام اساسی پاسخ میدهد که با وجود همه مزایای رویکرد تاریخ فرهنگ، رهیافت تاریخ فرهنگی بهسبب ماهیت میان رشتهای این توانایی را دارد که بهجای تکیه بر روایت ها و رویدادها، به جنبههای پنهان و مغفول زندگی انسانی توجه کند.
تاریخ فرهنگ,تاریخ فرهنگی,انسانشناسی تاریخی,رویکرد کیفی,نظریههای معناگرا
http://www.jsfc.ir/article_119940.html
http://www.jsfc.ir/article_119940_1fb11a7f6ec6553efcd8494a8f1dafee.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
13
50
2020
08
22
تحلیلی بر کلیت نظام کالبدی شهر و شاخصههای عددیِ آن مطابق با سبک زندگی اسلامی
171
198
FA
محمدمنان
رئیسی
استادیار گروه معماری دانشگاه قم
m.raeesi@qom.ac.ir
10.22034/jsfc.2020.97259
شاخصهای عددی شهر نظیر جمعیت، اندازه و تراکم و غیره از جمله عوامل مؤثر بر تحقق سبک زندگی اسلامی است، چرا که میتواند تسهیلگر یا تضعیفگر ایفای وظایف دینی باشد و بیتوجهی به آنها، خلأی است که در کلانشهرهای معاصر مانع تحقق سبک زندگی اسلامی، عدالت و امنیت شده است. در این پژوهش با استناد به منابع دینی، با رویکردی نو و با استفاده از روش استدلالی به این سؤال اصلی پرداخته شده است که آیا در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی میتوان از متون دینی برای شاخصهای عددی شهر، ارقام مشخصی استنباط نمود؟ اغلب پژوهشهای پیشین مربوط به شهر اسلامی یا به شاخصههای عددی شهر ورود نکردهاند و یا اگر وارد شدهاند، مبتنی بر منابع دینی نبوده است. براساس یافتههای این پژوهش، حداکثر مساحت و جمعیتِ تقریبیِ شهر، مطابق با سبک زندگی اسلامی، 38000 هکتار و یک میلیون و هفتصد هزار نفر است که غفلت از این ارقام و فرارفتن شهر از شاخصهای عددیِ مذکور میتواند تأثیر نامطلوبی بر تحقق سبک زندگی اسلامی داشته باشد.
شهر اسلامی,شاخصههای عددی شهر,متون دینی,مسجد,سبک زندگی اسلامی
http://www.jsfc.ir/article_97259.html
http://www.jsfc.ir/article_97259_a68a7669aa565fbff5412994d3daac82.pdf
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
2008-3696
13
50
2020
08
22
معرفی و ارزیابی نظریه مطالعات فرافرهنگی هافستد
199
225
FA
یعقوب
مهارتی
استادیار گروه مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد
maharati@um.ac.ir
مهدی
دادخواه
دانشجوی دکتری مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه فردوسی مشهد
mehdidadkhah@mail.um.ac.ir
10.22034/jsfc.2020.119944
مطالعات فرافرهنگی هافستد بهعنوان یکی از پرکاربردترین نظریهها و مطالعات در زمینه فرهنگ ملی شناخته شده است و تاکنون مقالات و پژوهشهای متعددی براساس آن شکل گرفتهاند. اما اکثر پژوهشهایی که از نظریه هافستد استفاده میکنند، از ابعاد، نقصها، محدودیتها، زمینه و شرایط بهکارگیری خاص و انتقادات واردشده به این نظریه، شناخت کافی ندارند.<br />در این مقاله ابتدا به مرور نظریه هافستد در مورد مطالعات فرافرهنگی پرداخته خواهد شد، سپس این نظریه با مطالعه گلاب که یکی از تحقیقات شناختهشده در حوزه فرهنگ ملی است مقایسه میگردد. نهایتاً با استفاده از ادبیات موجود، انتقادات وارد به نظریه هافستد مورد بحث قرار میگیرد. سپس این نظریه بهصورت ساختیافتهتر براساس معیارهای کلی، تفصیلی و مطلوبیت نظریه واکاوی میشود. مطابق نتایج تحقیق، انتقاداتی مانند عدم تعمیمپذیری، غفلت از ابعاد مختلف فرهنگی، نادیده گرفتن خردهفرهنگها و ... به این نظریه وارد است.
مطالعات فرافرهنگی هافستد,نظریه فرافرهنگی هافستد,نقد نظریه هافستد,فرهنگ ملی,مطالعات فرهنگی
http://www.jsfc.ir/article_119944.html
http://www.jsfc.ir/article_119944_8c911844a63b7a4e61bfc9ca97420026.pdf