سیاست و برنامهریزی زبانی بهمثابه شاخهای از حوزه جامعهشناسی زبان در چند دهه اخیر و متأثر از تحولات مختلف در عرصه جهانی و نیز سطوح ملی با توجه فزاینده پژوهشگران و سیاستگذاران همراه بوده است. با وجود اهمیت انکارناپذیر این شاخه میانرشتهای که پیوندی عمیق با تحولات جهانی و ملی دارد، بررسی مقوله زبان در ایران بیانگر آن است که بهرغم کارآمدیِ بهرهگیری از این شاخه در حل شماری از مشکلات در حوزه زبان و نیز رفع چالشهای بالقوه پیشِرو، سیاست و برنامهریزی زبانی چه در عرصه پژوهش و چه در عرصه سیاستگذاریهای کلان فرهنگی و آموزشی مغفول مانده است. بنابراین در این مقاله ضمن معرفی این شاخه و مفاهیم آن، تصویری از زیستبوم زبانی جامعه ایران ارائه میگردد. سپس با هدف نشاندادن اهمیت توجه به این شاخه و بهرهگیری گام به گام از این رویکرد، جایگاه زبانهای محلی در قالب چارچوبی پیشنهادی، بررسی و تحلیل شده است؛ موضوعی که در سالهای اخیر علاوه بر دامنزدن به دغدغهها و برخی انتقادها، استعداد تبدیل به چالشی در آینده نهچندان دور را خواهد داشت. یافتههای حاصل از این تحلیل بیانگر ضرورت جدّی مواجهه علمی با آن از یکسو و از سویی دیگر کارآمدی بهرهگیری از آن در راستای رفع چالشها و تقویت بنیانهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران خواهد بود.