ORIGINAL_ARTICLE
نقش جنبههای فیزیکی و التفاتی مصنوعات فنّاورانه در عاملیت اجتماعی؛ با تأکید بر فنّاوریهای همگرای بهسازی انسان
هدف از این مقاله عبارت از تحلیل و تبیین نقش ویژگیهای فیزیکی و جنبههای انسانی مصنوعات فنّاورانه در تغییرات اجتماعی، با تأکید مصداقی بر فنّاوریهای همگرای بهسازی انسان (فبا) است. در این راستا سه دیدگاه اصلی در باب عاملیت اجتماعی مصنوعات فنّاورانه شامل ذاتگرایی، برساختگرایی اجتماعی و نظریه ماهیت دوگانه مصنوعات فنّاورانه مورد بررسی و تحلیل واقع میشود. در نهایت و براساس تفسیر کارکردی از نظریه ماهیت دوگانه از این ادعا دفاع میشود که تعیّن کارکرد مصنوعات فنّاورانه، منوط به ملاحظه نقش عوامل اجتماعی (از جمله جامعه کاربران) است، بنابراین اگر کاربران یک مصنوع فنّاوریهای همگرا، همچون ابرلباس فبا، متعلق به جامعهای غیر از جامعه طراحان آن باشند میتوانند برای این مصنوع، کارکردی متناسب با هدف خود تعیین نمایند، گرچه تحقق آن توسط هدف طراحان (مثلاً از طریق ساختار و ویژگیهای فیزیکی مصنوع مورد نظر) مقید میشود.
http://www.jsfc.ir/article_89161_3fc763a3ff15276d118efcd1fb4dea80.pdf
2019-02-20
7
27
10.22034/jsfc.2019.89161
مصنوعات فنّاورانه
فنّاوریهای همگرا
عاملیت اجتماعی
ذاتگرایی فنّاورانه
برساختگرایی اجتماعی
نظریه ماهیت دوگانه
کارکرد
محمود
مختاری
mahmoud.mokhtari@gmail.com
1
استادیار پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فنّاوری دانشگاه شهید بهشتی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مبانی هستیشناختی و معرفتشناختیِ اجتماعی رئالیسم انتقادی؛ با تأکید بر آراء روی بسکار
هدف این نوشتار ارائه مبانی هستیشناسانه و معرفتشناسانه مکتب رئالیسم انتقادی است و سعی میشود نگرش این مکتب را در ارتباط با جهان اجتماعی و رویدادهای درون آن توضیح دهد و نشان دهد چگونه میتوان با استفاده از مبانی این مکتب به تبیین بهتر واقعیت اجتماعی دست یافت. اگرچه این مکتب از جهت هستیشناسی، رئالیست و از بابت معرفتشناسی، تفسیری ـ هرمنوتیک است اما انتقادهای جدی به این دو مکتب دارد و هر دو مکتب را به مغالطه معرفتی متهم میکند. از نظر رئالیستهای انتقادی ماهیت واقعیت اجتماعی دارای سه لایه واقعی، رویدادی و تجربی است که لایه واقعی همان مکانیسم بنیادی خلق و تحول واقعیتهای اجتماعی است که باید مورد تأکید و مطالعه محققین علوم اجتماعی باشد. این در حالی است که بیشتر تحقیقات اجتماعی محدود به کشف لایه رویدادی واقعیت اجتماعیاند. بسکار با ارائه روش پژوهشی Rrreic سعی در شناخت لایههای بنیادی تر واقعیت اجتماعی دارد و همچنین معتقد است انتقاد مداوم از یافتهها و تجارب انسانها از جامعه هم سبب دستیابی به معرفت معتبر میشود و هم امکان رهاییبخشی را فراهم میکند. در این مقاله با بسط این روش و استفاده از آن در تبیین یک نمونه از واقعیتهای اجتماعی کوشش میشود تا به این اتهام که رئالیسم انتقادی درحد یک مکتب فلسفی باقی مانده است و نتوانسته برای تحلیل رویدادهای اجتماعی روششناسی کاربردی ارائه کند، پاسخ داده شود.
http://www.jsfc.ir/article_92143_e976952e5cec3f64e2aa22221bd8b6f9.pdf
2019-02-20
29
57
10.22034/jsfc.2019.92143
رئالیسم انتقادی
هستیشناسی اجتماعی
معرفتشناسی اجتماعی
واقعیت اجتماعی
حسین
بنیفاطمه
banifatemeh1382@yahoo.com
1
استاد جامعهشناسی دانشگاه تبریز
AUTHOR
راب
شیلدز
rshields@ualberta.ca
2
استاد جامعهشناسی دانشگاه آلبرتا، کانادا
AUTHOR
فاطمه
گلابی
f.golabi@gmail.com
3
دانشیار جامعهشناسی دانشگاه تبریز
AUTHOR
فردین
قریشی
fardin.ghoraishi@ut.ac.ir
4
استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
AUTHOR
فرهاد
بیانی
bayani892@gmail.com
5
پژوهشگر پسادکتری گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی و دانشکده علوم اجتماعی و رفتاری دانشگاه آمستردام
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تجارب پژوهشگران در مواجهه با چالشهای اخلاق استنادی؛ مطالعه موردی دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان
یکی از مسائل مهم امر پژوهش و انتشار نتایج آن در قالب نوشتارهای علمی، رعایت اخلاق پژوهش است. اما در حال حاضر اخلاق استنادی بهعنوان بخشی از اخلاق پژوهش با چالشهای جدی روبرو است. پژوهش حاضر به بررسی تجربیات پژوهشگران در حوزه رفتار استنادی و چالشهای اخلاقی آن پرداخته و جنبههای اخلاقی رفتار استنادی پژوهشگران و مصادیق بیاخلاقی استنادی را بررسی و مورد تحلیل قرار داده و عوامل زمینهساز و انگیزههای دانشجویان را در عدم رعایت اخلاق استنادی مورد واکاوی قرار میدهد. پژوهش، بصورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه انجام شده است. جامعه پژوهش را 19 نفر از دانشجویان دکتری دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان تشکیل میدهند. با توجه به تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه با پژوهشگران، در بحث اخلاق استنادی در مجموع، 5 مقوله اصلی شامل انواع استناد، گرایش استنادی، تأثیر همکاران، مهارت و آموزش و قوانین و سازوکارها شناسایی شدند.
http://www.jsfc.ir/article_92141_84e9875352a66c9fe413aa2e617bb09d.pdf
2019-02-20
59
85
10.22034/jsfc.2019.92141
استناد
اخلاق استنادی
رفتار استنادی
سرقت علمی
سرقت ادبی
پژوهشگران
دانشجویان دکتری
دانشگاه اصفهان
قاسم
موحدیان
gh.movahedian@gmail.com
1
دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه اصفهان
LEAD_AUTHOR
عاصفه
عاصمی
af_asemi@yahoo.com
2
دانشیار علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ابوالفضل
اسدنیا
abolfazlasadnia@yahoo.com
3
دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه اصفهان
AUTHOR
محبوبه
شکوهیان
mahboobeshokohian1@gmail.com
4
دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سرمایه فرهنگی و هویت جمعی؛ مطالعه پیمایشی دانشجویان دانشگاه کردستان
بر مبنای دیدگاههای نظری تلفیقی، هویتیابی فرایندی دیالکتیکی و دوسویه است و در کنار عوامل سطح کلان، قابلیت بازاندیشی هویتی به میزان برخورداری از سرمایهها و منابع مادی و فرهنگی وابسته است. پژوهش حاضر در چارچوب دیدگاههای نظری تلفیقی به بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر ابعاد هویت جمعی دانشجویان دانشگاه کردستان پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی است که در طی آن با 325 نفر از دانشجویان دانشگاه کردستان مصاحبه شده است. یافتههای توصیفی بیانگر آن است که دانشجویان بهطور همزمان از هویتهای سهگانه قومی، ملی و جهانوطنی برخوردار هستند و تعلق به هر یک از ابعاد هویت جمعی بهمنزله نفی و نقض دیگری نیست. نتایج تبیینی نشان داد که سرمایه فرهنگی ضمن داشتن رابطه معنادار با ابعاد هویت جمعی دانشجویان، تأثیر متفاوتی بر ابعاد هویتی دارد؛ به بیان دیگر، سرمایه فرهنگی با هویت ملی و جهانوطنی همبستگی مثبت و با هویت قومی همبستگی منفی دارد. بر مبنای نتایج تحلیل رگرسیون، متغیر سرمایه فرهنگی بهترتیب 0/324، 0/23 و 0/144 تغییرات هویتهای جهانوطنی، قومی و ملی را تبیین مینماید. با نظر به سهم بالای سرمایه فرهنگی در جهتگیریهای معرفتی و بازاندیشی هویتی دانشجویان، بهینهسازی فعالیتهای فرهنگی و فوق برنامه در دانشگاه بهعنوان برنامه درسی پنهان، ترغیب دانشجویان به فعالیتهای فرهنگی، برگزاری دورههای مختلف و اعطای گواهینامه به دانشجویان، افزایش دسترسی دانشجویان به کالاها و منابع فرهنگی مرتبط و بازاندیشی در شیوه بومیگزینی دانشجو در سیاستگذاری دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ضروری بهنظر میرسد.
http://www.jsfc.ir/article_92155_f1ff6f0bcc920ef9ed1ca76391b2e32d.pdf
2019-02-20
87
119
10.22034/jsfc.2019.92155
سرمایه فرهنگی
بازاندیشی هویتی
هویت ملی
هویت قومی
هویت جهانوطنی
فردین
محمدی
fardin.mohammadi1@gmail.com
1
دکتری جامعهشناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مداخله دولت و کارآیی تولیدات فرهنگی؛ تعیین مرز بهینه مداخلههای دولت در تئاترهای تهران
موضوع مداخله دولت یکی از مباحث مهم در اقتصاد بهشمار میرود. بنابراین، بررسی اثر رفتار دولت در بازار امری بسیار ضروری است. در ارتباط با هنرهای نمایشی، این سئوال مطرح میشود که آیا مداخله دولت در افزایش کارآیی تولید تئاتر مؤثر بوده است؟ مقاله حاضر، در تلاش است تا با بررسی اثر مداخله دولت بر کارآیی تولید، مرز بهینه مداخلات دولت در تولید تئاتر را تعیین نماید. در این مقاله، از تصریحهای خطی، U وارون و رگرسیون حد آستانهای، با استفاده از اطلاعات 120 تئاتر تولیدشده تهران استفاده شده است. دادههای این پژوهش بهوسیله پرسشنامه تأیید شده با روش بازآزمایی جمعآوری شده است. نتایج حد آستانهای نشان میدهد که در اکثر موارد، مداخله دولت بیش از حد بهینه صورتگرفته و کارآیی تولید تئاتر را کاهش داده است. نتایج تصریحهای خطی و U وارون نیز یا منفی و معنیدار و یا بیمعنی بوده است. بهطور خلاصه، هر چند این نتایج مداخله نکردن دولت را تجویز نمیکند، اما پیشنهاد میکند که دولت توجه بیشتری به آثار مداخلههای خود داشته باشد و بهعلاوه، در هر نوع مداخله، مرز کارآی مداخله را مدنظر قرار دهد.
http://www.jsfc.ir/article_92144_421b7eac66fb6c3b372f8bb1f74a66d0.pdf
2019-02-20
121
146
10.22034/jsfc.2019.92144
عملکرد دولت
زیرساختار
هنرهای نمایشی
سیاست عمومی
کارآیی تولید
مداخله دولت
زهرا
خوشبوئی
t.khoshbooi@gmail.com
1
کارشناس ارشد اقتصاد هنر
LEAD_AUTHOR
سید محمد
حسینی
hoseini42@gmail.com
2
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
AUTHOR
محمد علی
ابوترابی
aboutorabi.econ@gmail.com
3
استادیار اقتصاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
فرهنگ کیفیت در دانشگاه فرهنگیان؛ ارائه مدلی بر پایه نظریه دادهبنیاد
بهمنظور فهم «فرهنگ کیفیت» در دانشگاه فرهنگیان، روش «نظریه دادهبنیاد» به ما کمک خواهد کرد تا به مدل مفهومی خاص در نظام تربیت معلم کشور نائل شویم و این مدل، درک درستی از کیفیت برای جامعه فراهم خواهد کرد. تلاش محققان بر آن بوده است تا با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند، در مجموع تعداد 23 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی بهعنوان مشارکتکنندگان در پژوهش انتخاب شوند. از سه ابزار اصلی گردآوری دادهها؛ مصاحبه، یادداشتبرداری و مرور اسناد استفاده شد. دادهها به روش تحلیل محتوا بررسی شدند. با بررسی دادههای بهدستآمده در مرحله اول کدگذاری باز، 784 مفهوم بهدست آمد. دادههای مرحله دوم کدگذاری باز، در قالب 120 مفهوم و 45 مقوله عمده طبقهبندی شدند. در مرحله کدگذاری محوری، 10 مقوله هستهای تعیین شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی نیز 10 مقوله هستهای به سطح انتزاعی بالاتر ارتقاء داده شد و بر حسب ویژگیهای شرایطی، تعاملی/ فرایندی و پیامدی طبقهبندی گردید.سه مقوله اساسی فرهنگ کیفیت در این دانشگاه بر پیشایندها (توسعه فرهنگ کیفیت)، فرایندها (توانمندسازها) و برایندها (مسئله بهبود کیفیت) قابل تقسیماند و دانشگاه با حرکت بهسوی این الگو، شاهد تغییر اساسی در جهت بهبود کیفیت خواهد بود.
http://www.jsfc.ir/article_92147_3e35bf46e44de8e5acab0e6008761c22.pdf
2019-02-20
147
170
10.22034/jsfc.2019.92147
فرهنگ کیفیت
عناصر ساختاری/ مدیریتی
عناصر فرهنگی/ روانشناختی
نظریه دادهبنیاد
سید محمد
سیدکلان
m.siedkalan@gmail.com
1
دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
عادل
زاهد بابلان
zahed@uma.ac.ir
2
استاد دانشگاه محقق اردبیلی
LEAD_AUTHOR
مهدی
معینیکیا
m_moeinikia@uma.ac.ir
3
دانشیار دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
علی
رضایی شریف
rezaeisharif@uma.ac.ir
4
دانشیار دانشگاه محقق اردبیلی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رابطه سبک زندگی فراغتی و دینی با شادمانی اجتماعی؛ مورد مطالعه: دانشآموزان دبیرستانی شهر جهرم
این مطالعه پیمایشی با هدف توصیف و تبیین رابطه بین سبک زندگی فراغتی و دینی با شادمانی اجتماعی دانشآموزان انجام شده است. جامعه آماری مطالعه، تمامی دانشآموزان دبیرستانی شهر جهرم بودهاند که 400 نفر از آنها با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدهاند. ابزار تحقیق، پرسشنامهای مشتمل بر سه مقیاس شادمانی، سبک زندگی فراغتی و دینی بوده است. نتایج توصیفی پژوهش بیانگر آن است که میانگین نمره شادمانی دانشآموزان در سطح متوسط و رو به بالا است. دانشآموزان هر چه از سالهای ابتدایی به سالهای انتهایی دبیرستان میروند شادمانیشان کاهش و هر چه از طبقات پائین بهسمت بالا، از سبکهای دینداری جمعگرایانه بهسمت فردگرایانه، از سبکهای زندگی سنتی بهسمت مدرن و از مدارس دولتی به غیردولتی میروند، شادمانی آنها افزایش مییابد. نتایج استنباطی نشان میدهد سبک زندگی فراغتی سنتی، سبک زندگی دینی جمعگرایانه، طبقه اجتماعی و درآمد خانواده با ابعاد شادمانی دانشآموزان رابطه دارند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که یکی از منابع اساسی شادمانی، در ارتباطات اجتماعی نهفته است؛ از یکسو، ارتباطات گسترده و رضایتبخش و از سوی دیگر عضویت در اجتماعات انسانی و انجام فعالیتهای جمعی ـ تفریحی یا مذهبی ـ میتواند شادمانی اجتماعی افراد و بهتبع آن، جامعه را افزایش دهد، اما این متغیرها بهتنهایی نمیتوانند میزان بالایی از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند.
http://www.jsfc.ir/article_92142_287525938e387c50e69bdfb9f05d4cfb.pdf
2019-02-20
171
211
10.22034/jsfc.2019.92142
شادمانی اجتماعی
سبک زندگی فراغتی
سبک زندگی دینی
دانشآموزان
سعید
کارگر
saeed_kargar2009@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه شیراز
LEAD_AUTHOR
محمد تقی
ایمان
iman@shirazu.ac.ir
2
استاد جامعهشناسی دانشگاه شیراز
AUTHOR
محمد تقی
عباسی شوازی
mtabbasi@rose.shirazu.ac.ir
3
استادیار جامعهشناسی دانشگاه شیراز
AUTHOR